عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام قیمتگذاری کالاها از دیدگاه فقهی را «میکند و معتقد است تا امروز مردم منطقه از یارانه ایران استفاده میکنند و اگر از مرغ و گوشت استفاده میکنند در بازار کمتر بهمعنای کاهش قدرت خرید مردم نیست، بلکه به معنای کاهش مصرف هستند. کالاهای یارانهای است.
گشایش داریم ولی احیای برجام در باغ سبزی به روی مردم باز نمیکند
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم از جمله اقتصاددانان حامی دولت سیزدهم است که هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام با سیدابراهیم رئیسی همکاری دارد، هم در جامعه روحانیت مبارز با او همراه بوده و هم در مجلس خبرگان رهبری در کنار وی فعالیت میکند. مصباحیمقدم در نهادهای پولی و مالی کشورهای مختلف از جمله سازمانهای بورس و بهادار امور اقتصادی با احکام اسلامی را میسنجد و نظراتش در این حوزه برای تصمیمگیریها برای تصمیمگیری مهم است. او یکی از مهمترین سیاستهای اقتصادی دولت حسن روحانی بود، اما معمولاً نگاهش به مسائل بیشتر به گرایشهای اقتصادی نمیخورد که به «سیاسیکاری» میخورد. او سالهاست در دانشگاه امام صادق (ع) درس اقتصاد میدهد و امروز حامی برنامههای وزیری است که از التحصیل همین دانشگاه امام صادق است. تصمیمات اقتصادی با مجلس یازدهم در زمینه واردات خودرو، انتقاداتش از فقدان برنامه دولت سیزدهم در آغاز به کار و در عینحال دفاع تمامقد از سیاستهای اقتصادی سیدابراهیم رئیسی و پاسخش به ادعای عبدالناصر همتی درباره اقتصاد چاپ در یک سال اخیر در گفتوگوی پیشروی سیاستهای اقتصادی سیدابراهیم رئیسجمهور و پاسخها. متفاوت نسبت به مسائل اقتصادی و ارزیابی آنها با دیدگاه کمتر جناحی و بیشتر متکی بر تحلیلهای آماری است.
گفتوگو با او به مناسبت هفته دولت را در ادامه میخوانید:
پیش از انتخابات ۱۴۰۰ تاکید شما بر این بود که در صورت حضور آقای رئیسی در انتخابات، جناح اصول گرایی مختلف را در کنار هم قرار میگیرند و واحدی را در این جریان ایجاد میکنند که تقریباً همان اتفاق رخ داد. امروز با گذشت یک سال از آغاز کار دولت سیزدهم فکر می کنم هنوز هم وحدت و یکپارچگی در حمایت از دولت رئیسی وجود دارد؟
مطرح کردن برخی انتقادات از برخی از موارد به معنای این نیست که مجموعه احزاب و گروههای جریان اصولگرایی از حمایت آقای رئیسی دست برداشتهاند. نه حمایت خود را دارند و در عین حال نقطه نظراتشان را میکنند و انتقاداتی را هم دارند. از این نقطه نظر نیست که کسی بگوید از آقای رئیسی ضعیف شده یا کاهش یافته است.
رابطه جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از باسابقهترین تشکلهای اصولگرایی که شخص رئیس دولت نیز از اعضای آن انتخاب میشود با دولت سیزدهم چگونه است؟ دیداری با آقای رئیسی داشته اید؟ یا نقطهنظرات خود را به گوش رئیس دولت رساند؟
یک جلسه رسمی به عنوان اینکه جامعه روحانیت هم به آنها بگوید و هم چون ایشان جزو جامعه روحانیت هستند و مسائل مربوط به جلسه با ایشان مطرح می شود، تشکیل می شود. محل برگزاری این جلسه نهاد ریاست جمهوری بود. تقریباً میگفت ده نفر از اعضاء همان اظهار نظر کردند و آیتالله موحدی کرمانی هم در آن جلسه حضور داشتند و آقای رئیسی هم میگرفتند و وقتی هم برخی از دوستان نگرانهایی بودند که میکردند و میتوانستند پاسخ دهند.
آقای رئیسی در یک سال اخیر در تمام استانهای کشور سفر کرد، کاری که معمولاً در طول چهارسال از سوی روسیه جمهوری انجام میشود. برخی از این نظر به دولت استقبال کردند و آن را نشان میدهند که مردمی بودن وی را میخوانند، برخی از آنها را از نظر پوپولیسی توصیف کردهاند، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
یکی از ایراداتی که در گذشته نسبت به روسای جمهوری مطرح میشد همین ارتباط نزدیک با مردم را نداشت. این ایراد را آقای رئیسی می کرد. سفرهای استانی هم نیست که در مجموع ۳۱ سفر را شامل میشود، بلکه برای استانهایی مثل خوزستان سهبار سفر کرده است و به برخی از مناطقی که با حوادث طبیعی میشوند. مهم ترین حضور رئیسجمهوری در هر صحنه و اتفاقی است که طی یکسال رخ داده است و این حضور باعث می شود مردمی که در آن واقع شده باشند، ارتباط نزدیکی را با رئیس جمهوری برقرار کنند و یک گفت وگو کنند و رئیسجمهوری هم با مشکلات آن استان از نزدیک آشنا شود. و دستورات لازم را باید تا طبعاً معاون رئیس جمهور و دفتر رئیس جمهوری پیگیر و این مشکلات رفع شوند.
اینکه برخی بگویند این حرکت، پوپولیسی است را اصلاً قبول ندارم. حرکت های پوپولیسی صرفاً به معنای یک نوع نمایش و یک نوع ایجاد رضایت موقت است. در حالی که سفرهای آقای رئیسی همراه با تصمیم گیری برای امور عمرانی آن استان است که از ناحیه وی هم پیگیری و هم پیشرفت آن در نظر گرفته می شود. حقیقتاً مردم از این سفرها راضی اند و از آثار و نتایج آن نیز راضی هستند. برخی از پروژههای نیمهکاره به این جریان که خود را دنبال میکند و از مراکزی که تعطیل بودهاند، در این راهاندازی شده و دوره و سرمایهگذاری انجام شده و دولت کمک مالی کرده است. این تبدیل به شکلی است که هر کسی بگوید تبلیغاتیاند. رئیس جمهوری درصدد کار تبلیغاتی نیست، درصد این است که روزهای تعطیل خود را به عنوان فرصت استفاده از آن به شکلی درآورد که در طول یکسال به خود و اعضای دولتش روی آرامش نمیدهد.
رویکرد دولت که اهمیت آن همان اصلاح نظام پرداخت یارانههاست و در کنارش حذف میخواهند، نتایجی را به همراه داشته باشند که برخی با آن میتوانند داشته باشند و برخی از شیوههای اجرای آن را نقد میکنند و ایراد میکنند. از جمله هدفمندی یارانهها عملاً به افزایش قیمتها منجر میشود یا اینکه یارانه پرداختی تکافوی هزینههای زندگی را نمیکند. شما هم به عنوان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارید که این موضوعات به کرات در جلسات مطرح می شود و هم به عنوان یک کارشناس اقتصادی درباره نحوه اجرای این طرح ها چه نظری دارید؟
دولت در پی اصلاحات ساختاری است و چند اصلاح ساختاری را شروع کرد که کمتر دولتهای قبلی جرات میکردند به سمت آنها بروند. یکی از آنها که برای عامه مردم مشهود نیست، از بانک مرکزی استقرار دارد. از شهریور سال گذشته دولت از بانک مرکزی استقراض نکرد. دریافتی که امسال در بودجه مجلس تصویب شده بود، در حداقل قلیل مورد استفاده قرار گرفت. این تنخواه به معنای استقراض از بانک مرکزی است، چرا که دولت میداند از بانک مرکزی پایه پولی را توسعه میدهد و منشاء اساسی تورم کشور همین است. همچنین دولت جلوی بانکها از بانک مرکزی را تا حدود زیادی انتخاب کرده است. مجلس تصویبهای بودجهای است که اگر بانکها میخواهند از منابع بانک مرکزی استفاده کنند، اعتبارات دولتی و توثیقکنندهها را معادلش کنند. همین کارها تعداد زیادی را برای برداشت از منابع بانک مرکزی ایجاد کرده و به عبارت دیگر موتور اصلی تورم در اقتصاد ما این ابزار را کنترل و امکان پذیر می کنیم.
البته دولت یک اقدام دیگری هم داشته که همان حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است. همه صاحبنظران اقتصادی به این نتیجه رسیدند که ارز ۴۲۰۰ تومانی منشاء رانت و فساد است. این رانت به حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر در کشور میرسید. حالا همان رانت را برداشتند و در میان ۹۰ درصد مردم کشور بازتوزیع کردند، این کار مثبت یا منفی است؟ علاوه بر این ارز ۴۲۰۰ تومانی میشود که مواد اولیه از نقطه شروع مشمول یارانه میشود و طبعاً از این موادی که از این راه تأمین مالی میتوان نهایتاً به دست چه کسانی و با چه نسبتی میرسد قابل رصد باشد. از این خانوادههای ثروتمند از همان یارانه ارز ۴۲۰۰ تومانی بیشتر استفاده میکنند تا خانوادههای کمدرآمد جامعه، الان اما این نسبت معکوس شده و خانوادههای کمدرآمد دارند از آن یارانه استفاده میکنند. به عنوان مثال یک خانواده کمدرآمد جامعه ممکن است در ماه یک یا دو مرغ مصرف کند و یک خانواده ثروتمند ممکن است ۱۰ یا ۲۰۰ مرغ مصرف کند، هرکسی که ۲۰۰۰ مرغ مصرف میکند یارانه ۲۰ مرغ را میگیرد اما ۲۰ مرغ را به قیمت میبرد. آزاد خریداری میکند.
علاوه بر این کالاهایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی از کشور قاچاق میشوند. مردم عراق و مردم افغانستان و پاکستان و حتی مردم امارات از کالاهای یارانه ما استفاده میکردند. ماکارونی ایرانی که در پاکستان عرضه میکند یکسوم ماکارونی اروپایی قیمت داشت. پس دیگران از آن استفاده میکردند. یعنی ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون جمعیت اطراف ما از یارانههای کالاهای یارانهای ما استفاده میکردند، الان دیگر اینطور نیست. میگویند که میزان مصرف مرغ یا تخممرغ در کشور کاهش پیدا میکند، زیرا مردم قدرت خریدشان را پیدا میکنند. اما این نتیجه، نتیجه درست و دقیق نیست. مقدار مصرف مرغ کاهش پیدا میکند اما به این دلیل که دیگر مصرف نمیشود، مقدار مصرف گوشت کاهش مییابد زیرا با آن قیمت یارانههای دیگر نمیشود. این موارد را در نظر بگیریم.
این اقدام باعث میشود مقدار مصرف واقعی جامعه مشخص شود، بهعلاوه قیمتها اصلاح میشوند و برای تولید میشوند و قیمتها درست به تولید و مصرف میرسد. این یک اصلاح ساختاری بوده است. این اصلاح ساختاری با انتظارات تورمی همراه شد. هم قیمت این کالاها افزایش پیدا کرد و هم قیمت نهادهها در بازار جهانی به صورت همزمان افزایش یافت و قیمت گندم، ذرت و روغن ۶۰ تا ۷۰ درصد دلیل جنگ روسیه و برخی بالا رفت که تاثیر واقعی و روانی برجای گذاشت – و اما برخی از عوامل دیگر که نمیخواهم به آن اشاره کنم – که در جامعه فضای جامعه ما انتظارات تورمی شد. یک عامل تورم و ثباتنداشتن قیمتها همین انتظارات تورمی است. مشاهده نرخ تورم در خرداد ۱۲.۲ درصد در حالی بود که ماههای قبل حدود ۳ درصد بود. این میزان در ماه تیر ۶.۷ درصد کاهش یافت، یعنی این تورم میشود. بنابراین ما انتظار داریم که در ماههای آتی شاهد ثبات در بازار باشیم. یعنی یک شوک ایجاد شده اما این شوک آرام کم و کوتاه شده و فروکش می کند. امیدوارم مردم در ماههای آینده طعم ثبات در بازار را تجربه کنند.
در مورد مواد مخدر که به آن اشاره میکند، این است که چرا به جای همه چیز این تغییر در قیمتها و بازارها و افزایش هزینههای زندگی، کنترل بر مرزها افزایش نمییابد و تا جلوی قاچاق میشود؟ یک نکته دیگر هم در وضعیت اقتصادی کشور و همان جراحی اقتصادی است. این موضوع که نهایتاً منجر به افزایش قیمتها یا واقعی شدن قیمتها میشود، رخدادی بود که مشابه آن در زمان دولت حسن روحانی هم آغاز شد اما در آن دوره بسیاری از دولتها، این روند را به عنوان لیبرالیستی حسن روحانی توصیف کردند. در حال حاضر نتایج به آزادسازی قیمتها که به آن اشاره میکند، میشود اما اینبار مدافعانی از دل همان تعیینشده تعیین شده است و برچسببرالیسم از آن برداشت شده است، این دو موضوع را چگونه توضیح میدهید؟
که گفته میشود ما کالاها را داریم و سالهاست که دستگاههای مختلف برای جلوگیری از استفاده از تلاش میکنند، اما از پسش برنمیآیند. اگر این بیشتر از مواد مخدر از محل تولید میشد، اما نمیتوان از آن جلوگیری کرد که حتماً وجود داشته باشد. ما بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر فاصله داریم. در هر گوشه ای از این مرز امکان رد و بدل کردن افراد و کالاها وجود دارد. پس دولت توانی برای جلوگیری از قاچاق ناشی از چنین چیزی از کالاهای اساسی وجود ندارد. ما یک تفاوت قیمت داریم و این تفاوت قیمت شیرین است. دست هرکس به هر مقدار که باشد آن را میکند. پس این منطق درستی نیست که بخواهیم بهتر بپردازیم و جلوی خرید را بگیریم. نه، با یک اصلاح قیمت جلوی خرید گرفته شده، سایر هزینههای انبوه و سنگینی هم برای این امر لازم نیست. البته هنوز وجود دارد که به میزان ۱۲ میلیارد وجود داشته باشد.
اما درباره آزادسازی قیمتها این امر در دو حوزه فکری اقتصادی قابل پیگیری است. یکی در حوزه اقتصاد سرمایهداری یکی در حوزه اقتصاد اسلامی. در حوزه اقتصاد اسلامی فقه ما و رویایات ائمه حکایت از این که بازار باید قیمتها را تعیین کند. زمانی به پیامبر اسلام اطلاع داد که فردی گندم احتکار کرد، حضرت پیش آن فرد آمدند و گفتند مردم را میگویند گندم در مدینه، اما در انبارهای تو، بیاور و در بازار عرضه کن تا مردم ببینند و آن را بفروشند. آنچه مهم است عرضه کالا به بازار و فروش آنی چشم مردم است. چرا که به قول معروف «چشم ببیند، دل سیر میشود». کسی خدمت حضرت رسید و گفت کاش هم میگذاشتی. روایت میگوید پیامبر اسلام خشمگین شد تا جایی که خشم در چهره او مشهود شد و گفت من حاضر نیستم با خدا در شرایطی ملاقات کنم که بدعتی آورده شود که در آن مورد من فرمانی داده نشده باشد. پس از قیمت گذاری بدعت، اصل بر آزادی قیمت است. دولت آقای رئیسی این اصل را دنبال میکند. اقتصاد لیبرال یک اقتصاد دیگری است. هر آزادکردن قیمت، اقتصاد لیبرال نیست. اقتصاد لیبرال اقتصادی است که عدالتش نیست. عدالت اجتماعش نیست. اقتصاد اسلامی پایهاش عدالت است. دولت رئیسی دارد مسائل را عدالتمحور دنبال میکند و میبینید که در همه مسائل تلاش میکند که آقای آقای را اجرا کند. مثلاً در همین حوزه یارانهها، خانوادههایی سرانه ۴۰۰ هزار تومانی را دریافت کردند و ۳۰۰ تومان و خانوادههایی را هم هیچ. این یعنی کسانی که ثروتمندند نباید یارانه بگیرند، کسانی که فقیر هستند هم نباید به اندازه بقیه یارانه باشند. عدالت مبناست. پس هر آزادسازی قیمتی به معنای تندادن به اقتصاد لیبرالیستی نیست.
طی یکسال گذشته دولت متعددی انجام شده اما از دیدگاه شما مهم چه بوده است؟
مهمترین تصمیم دولت را از بانک مرکزی میدانم که به آن اشاره کردم. اما در مناسبات بینالمللی نیز ممکن است انجام شود، از جمله توسعه روابط با سایر کشورها. در یک سال اخیر رئیسجمهوری به کشور همسایه سفر کرد و متقابلاً روسای جمهوری چندین کشور همسایه به ایران آمد. برگردید و با دورههای قبلی مقایسه کنید که چند سفر از سوی جمهوریهای دیگر کشورهای دیگر به کشور ما انجام میشود و چند سفر را به روسای جمهوری ما رفتهاند؟
در دوران مسئولیت آقای همتی، بنده مکر گفتم چرا زیر بار فشارهای دولت برای چاپ اسکناس میروی؟ میگفتم اگر امضا میکنی که پای نامههای ابلاغی به من حق داد، گفتم من اگر جای شما بودیم استعفا میدادم و زیر بار استقراض از بانک مرکزی نمیرفتم
این دیدارها بیشتر شامل همسایه بوده است.
اتفاقاً ایشان در نطق تحلیف خود را به همین نکته مهم که اولویت ما ارتباط با سایتگان است. همین نکته باعث شد در سال گذشته ۴۰ درصد رشد داشته باشد. در چهارماهه اول سال جاری هم ۴۰ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد داشتیم. افزون بر این که رشد نفت خام داشته باشد. نفت ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار بشکه خام میشود و الان به یک میلیون بشکه و بالاتر است. این نشان می دهد که مناسبات سیاسی اقتصادی ما با دیگر افزایش یافته است. الحاق ما به پیمان شانگهای و قرارداد ۲۵ ساله ما با چین، تفاهم بین ایران و روسیه برای مبادله روبل – ریال و استفاده از روسیه مبنی بر اینکه ایران را محل ترانزیت کالاهای خود قرار دهد. همه اینها درآمدی برای دولت و ملت ایران خواهد داشت.
سرمایه گذاری روسیه در نفت و گاز ما نشان میدهد که گشایشهایی ایجاد شده بود که قبلاً نداشتیم. اگر درآمدهای ارزی ما به گونهای افزایش یافته است که ما شاهد ثبات نسبی در بازار هستیم، خوب است. اتفاقی که در سال ۹۷ درباره قیمت ارز رخ داد و ارز ۳۸۰۰ تومانی از جلسه سران قوا به خروجی ارز ۴۲۰۰ تومانی که به آرزوی جهانگیری معروف شد، رسید که از یک طرف به مشکل تبدیل شد تا اینکه حذف آن رخ داد و از طرف دیگر. این ارز ۴۲۰۰ تومانی قابل کنترل نشد و تا ۳۲ هزار تومان بالا رفت. همین اتفاق در این دولت هم رخ داد. وقتی قیمت ارز ۴۲۰۰ تومانی تغییر کرد یک شوک به قیمت ارز وارد شد و این شوک، قیمت را تا ۳۳ هزار تومان بالا برد اما بانک مرکزی آرام ننشست و وارد شد و با ورود خود کاری کرد که مبادلات ارزی بین صادرکنندگان و صرافان به صورت توافقی انجام شد. انجام شود تا ثابت شود قیمت بازار باشد، اگر چنین نمیشود همین اتفاق میافتد، میتوانم قیمت ارز را نه در حد ۳۳ هزار تومان، بلکه به ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان بالا ببرد اما جلویش گرفته شد. مدیریت بازار و ارز یعنی این.
آقای عبدالناصر همتی که مدیرکل بانک مرکزی دولت قبل مدتی است که ادعا میکند اگر بانک مرکزی در دولت سیزدهم انجام شود نمیتواند در عوض دولت بانک مرکزی را به چاپ پول ملزم کرده است. او معتقد است این اتفاقی است که در دوران حضور وی در بانک مرکزی برابر آن مقاومت کرده بود، نظر شما چیست؟
بهتر است جناب آقای دکتر همتی مسئولیت خودش را مورد تأمل قرار دهد و پاسخ دهد. آنها باید در موضع پاسخگو باشند. چرا قیمت ارز از ۳۸۰۰ تومان به ۴۲۰۰ تومان می رسد که کنترل کنند و تا ۳۲ هزار تومان بالا رفت؟ البته ایشان یک مقدار مدیریت کرد و قیمت به ۲۷ تا ۲۸ هزار تومان برگشت. در دوران مسئولیت بنده مکرر خدمت ایشان عرض کردم که چرا زیر بار فشارهای دولت برای چاپ اسکناس میروی؟ میگفتید اگر امضا کنید که پای آن نامههای ابلاغی است به من حق داد. من گفتم من اگر جای شما بودم استعفا میدادم و میرفتم و زیر بار استقرار از بانک مرکزی نمیرفتم. حقیقت این است که در دوران او چاپ اسکناس بسیار شدید صورت گرفت. رشد نقدینگی هم از ناحیه استقراض دولت از بانک مرکزی، هم از ناحیه استقراض بانکها از بانک مرکزی بسیار بالا رفت. البته به دوره ایشان نبود. به طور کلی در دو دوره ریاستجمهوری جناب آقای روحانی حجم نقدینگی کشور ما از ۴۵۰ هزار میلیارد تومان به ۴ هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. یعنی بیش از دهبرابر. پس خوب است نسبت به این موضوع پاسخگو باشند.
اما در مورد اتفاقی که در این دولت واقع شده این است که خیر، هیچ دستوری از ناحیه ایالت تا جایی که من خبر دارم برای چاپ اسکناس جدید و بدون پشتوانه نبوده است، بلکه تمام مصوبات حکایت از این دارد که رشد نقدینگی را داشته باشد. خواسته و تلاش کرده است که رشد نقدینگی توسط بانکها هم میشود. از این جهت معتقدم چنین اتفاقی نیست که آنها را میکند در چاپ اسکناس رخ داده است، مگر مقداری پول تنخواه است که مجلسی را که آن هم در کف مقدار برداشتی از آن تنخواه است، تصویب کند.
به نظر شما به عنوان یک اقتصاددان و از بُعد اقتصادی نه بُعد سیاسی، شرکتهایی که ما با همسایهها به کشور نیاز داریم را میکند یا آنچه در قالب برجام در دستساز است هم میتواند برای ایران مفید باشد؟
البته نمیشود گفت که دولت صرفاً با همسایهها ارتباط داشته است. چین با ما همسایه نیست و از اوراسیا همسایه ما می آید. علاوه بر این برای این بسیار خوب است که ما با اقتصاد روابط جهانی را بهبود بخشید اما این مانع از طرف ما از منطقه آمریکا و تحریمهای آمریکا نیست. آمریکا به طرف ارتباط خودش و مجموعههای اقتصادی آن را اعلام کرده است که یا با ایران یا با ما. آنها هم با توجه به این که چه منعی وجود دارد؟ برخی از روابطشان با ما خوب است. مثل اتریش که در طول دوره تحریمها هم این روابط به صورت محدود خوب بوده است. آلمان بالاترین مبادلات اقتصادی را با ایران دارد. بنابراین اینطور نیست که ما خواهان روابط اقتصادی با جهان نباشیم. به استثنای اسرائیل و آمریکا که او تحریم را به ما اعمال کرده است و اگر بردارد حتماً صادر میکند و قالیچه ما آمادهاند در آنجا هم وجود داشته باشند یا احیاناً ممکن است انجام شوند، ما به داشتن روابط اقتصادی با جهان معتقدیم.
پیشبینی شما از مذاکره وین چیست؟ فکر می کنید به نتیجه مطلوبی می رسید؟
من یک نگرانی جدی دارم. آن نگرانی این است که تحریمهایی که توسط اوباما و بعد ترامپ اضافه شد و بعد هم بایدن مواردی را به آن اضافه کرد – گرچه بیشتر مصرف سیاسی داشت – در کنگره به تحریمهای کنگره بدل شده است. یعنی دیگر رییسجمهوری آمریکا نمیتواند این تحریمها را لغو کند. حداکثر اختیار رییسجمهوری آمریکا تعلیق برخی از این تحریمهاست نه همه تحریمها. تعلیقها هم ششماهه است. یعنی هر شش ماه باید رصد شود. با تعلیق ششماهه تحریمها کدام سرمایهگذار خارجی حاضر است بیاید در ایران سرمایهگذاری کند؟ معمولاً میگویند حداقل چشمانداز پنجساله را ببینیم که شرایط باثبات است تا بیاییم و سرمایهگذاری کنیم. پس خیلی نمیشود دل بست، گرچه حتی همین تعلیق تحریمها و برداشتن برخی از آنها ممکن است گشایشهایی به وجود آورد اما مردم تصور نکنند که در باغ سبزی به رویشان باز خواهد شد.
در مورد واردات خودرو شما یکی از مخالفان اصلی آن در مجمع تشخیص بودید و مخالفت شما هم انتقادات زیادی به همراه داشت، هرچند به نظر میرسید حرف اصلی شما درباره رعایت عدالت و مانور تجمل و نمایش چهره فقر در مجموع درست بود. خودتان فکر میکنید تأثیری که مدنظر شما بود با اصلاحیه مجمع تشخیص انجام و رعایت عدالت محقق شد؟
برداشت درستی از عرض بنده نشده بود. من با مصوبه مجلس مخالف بودم. واردات خودرو جزء اختیارات دولت است، بنابراین نیازی به مصوبه مجلس نبود. به علاوه مصوبه مجلس واردات خودرو را به شدت محدود میکرد چون قید کرده بودند ناشی از صادرات خودرو یا قطعات. مگر ما چقدر صادرات خودرو یا خدمات خودرو داریم که معادل آن واردات خودرو داشته باشیم؟ به علاوه مشخص نشده بود که خودروهای واردشده در چه کلاسی قرار است باشند؟ من نگران این بودم که الان خودروهایی که در گمرک سالهاست خاک میخورند؛ چراکه شرایط و جواز ورود را نداشتند، با این مصوبه میتوانستند راه را برای ورود آن ۶ هزار خودروی گرانقیمت دپوشده در گمرک که خواست خانوادههای بسیار پردرآمد جامعه است و از منافع آن عده اندکی بهره میبرند، باز کنند. از آن طرف مانور تجمل در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور رخ دهد.
مصوبه مجمع تشخیص مصوبه کمیسیون زیربنایی است که بنده رئیس آن هستم. ما در مجمع تشخیص آن را تصویب کردیم اما به گونهای که دست دولت باز باشد. یکی از نکاتی که خیلی حساس بود مسئله شوک ارزی بود که این مصوبه مجلس میتوانست به وجود آورد. ما آنجا گفتیم که واردات خودرو به عنوان دهمین گروه کالاهای وارداتی ارزیابی شود. ما از نظر مقدار ارزی که در اختیار داریم باید جوابگوی ضروریات زندگی مردم باشیم، نه خودرو که یک واردات غیرضروری یا لااقل در مراحل بعدی است. کار مجلس به صورت خواسته یا ناخواسته روی تقاضای ارز کشور تاثیر میگذاشت و این امر یک شوک جدیدی به همراه داشت که مصوبه مجمع تشخیص موجب شد این امر رخ ندهد. پس مدیریت واردات خودرو هم با دولت است و کلاس خودرو هم باید متناسب با تقاضای عمومی جامعه باشد، یعنی آن خودرو در سطحی باشد که امکان رقابت با آن برای خودروی داخلی فراهم باشد. به علاوه واردات خودرو همواره با خدمات پس از فروش و با انتقال فناوری همراه باشد. الان دولت دستش باز است که این مصوبه را تصویب و ابلاغ کند و براساس آن واردات انجام گیرد.
ایسنا: شما در گفتههای خودتان بارها تاکید کردهاید که بیشترین فساد در حوزه اجرایی کشور است، خود رییسجمهوری هم به کنترل و نظارت بر مدیران تاکید داشته اما الان گشت ارشاد برای مدیران اجرا نشده است، شما در زمینه گشت ارشاد مدیران چه توصیهای به دولت دارید؟
در مورد فساد در دستگاههای اداری بهترین مبارزه پیشگیری است و امروز بهترین راه مبارزه ایجاد ارتباط مردم با دستگاهها از طریق پنجره واحد الکترونیک است. دولت خدمات خودش را از طریق صفحات الکترونیکی انجام دهد و ارتباطات چهرهبهچهره بین مراجعهکنندگان و مدیران و کارکنان بخش دولتی به صفر نزدیک شود. خوشبختانه میبینیم دولت درصدد این است که مجموعه اطلاعات دستگاهها را بهم مرتبط کنیم و این یکپارچهسازی اطلاعات موجب میشود خدمات در دولت به سرعت انجام شود. مصوبه مجلس برای تعریف یک درگاه از سوی وزارت اقتصاد بسیار کارآمد است که همه دستگاهها به آن مرتبط شوند و ارتباطات افراد با مدیران و امضاهای طلایی که آنجا تحقق پیدا میکرد منتفی میشود.
نقطه ضعف دولت سیزدهم از نظر شما چیست؟
البته اینطور نیست که به دولت انتقادی وارد نباشد. یک انتقادی که از آغاز مطرح بوده مسئله این است که دولت از ابتدای شروع به کارش برنامه مدونی ارائه نکرد. البته بعداً یک برنامهای را وزارت اقتصاد ارائه و از نخبگان هم نظرسنجی کرد. الان بههرحال دولت یک برنامه پیشنهادی برای چشمانداز آینده دارد و آن نقطه ضعف برطرف شده یا کاهش یافته است. همچنین مسئله دیگر اقدام بهنگام در انتصابات است که گاهی این اقدام به موقع رخ نمیدهد و زمان میگذرد. افرادی که از گذشته در مناصب هستند خودشان را متزلزل میبییند، چون نه حکم تازهای گرفتهاند که بدانند تثبیت شدهاند نه جایگزینی معرفی شده است که بدانند دیگر نیستند و باید بروند. این جایی است که دولت باید هرچه زودتر تصمیم بگیرد و اقدام کند.